شکاف ۶ برابری در محل کار: چرا برخی با هوش مصنوعی ابرقدرت شدند؟

5/5 - (1 امتیاز)

آخرین بروزرسانی در ۲۰ آذر ۱۴۰۴ توسط Dr.Arman

اخبار جدیدی از دنیای هوش مصنوعی در حالی منتشر می‌شود که یک گزارش تکان‌دهنده از OpenAI نشان می‌دهد در یک شرکت، کارکنانی که بیشترین استفاده را از ChatGPT می‌کنند، شش برابر بیشتر از همکاران معمولی خود با این ابزار تعامل دارند. این فقط یک آمار نیست؛ داستان شکل‌گیری یک شکاف عمیق و جدید در محل‌های کار از وال‌استریت تا سیلیکون ولی است، جایی که همه ابزار یکسانی دارند، اما سرنوشت شغلی متفاوتی در انتظارشان است.

چرا این گزارش *الان* مهم است؟

ما در نقطه‌عطفی از انقلاب هوش مصنوعی قرار داریم. دیگر بحث بر سر دسترسی نیست. ابزارها همه‌جا هستند و میلیون‌ها نفر به آنها دسترسی دارند. بحث اصلی بر سر *عادت* و *رفتار* است. درست مثل زمانی که اینترنت آمد، همه یک مودم داشتند، اما عده‌ای زودتر یاد گرفتند چگونه از آن برای کار، یادگیری و پیشرفت استفاده کنند. امروز هم دقیقاً همان صحنه در حال تکرار است، اما با سرعتی بسیار بیشتر. شرکت‌ها میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری کرده‌اند، اما گزارش MIT نشان می‌دهد تنها ۵٪ از سازمان‌ها بازدهی تحول‌آفرین دیده‌اند. این یعنی یک بحران مدیریتی و فردی در حال وقوع است. اگر شما عاشق هوش مصنوعی هستید، این گزارش نقشه‌ای است از آینده‌ای که همین حالا در حال شکل‌گیری است و تصمیمات امروز شما، جایگاه فردا را مشخص می‌کند.

داستان واقعی دو همکار با یک ابزار

تصور کنید دو تحلیلگر داده به نام‌های سارا و امیر در یک شرکت کار می‌کنند. هر دو به ChatGPT Enterprise دسترسی دارند. هر دو در یک جلسه آموزشی شرکت کردند. اما سارا، بعد از آن جلسه، هر روز صبح با یک سوال کوچک شروع کرد: «چطوری می‌تونم این داده‌های اکسل رو سریع‌تر تمیز کنم؟» بعداً پرسید: «می‌تونی یک نمودار پیچیده برام بسازی؟» و کمکم به سراغ نوشتن کدهای ساده پایتون برای خودکارسازی گزارش‌های هفتگی رفت. در طرف دیگر، امیر فقط گاهی اوقات، وقتی واقعاً گیر می‌کرد، از ChatGPT برای ویرایش یک ایمیل استفاده می‌کرد. گزارش OpenAI نشان می‌دهد «کاربران مرزی» مثل سارا، ۱۶ برابر بیشتر از کاربران متوسط مثل امیر، از قابلیت تحلیل داده استفاده می‌کنند. پس از شش ماه، سارا نه تنها پنج برابر زمان بیشتری ذخیره کرده، بلکه حالا می‌تواند پروژه‌هایی را انجام دهد که قبلاً خارج از توانایی‌هایش بود. مرزهای شغلی او در حال گسترش است، در حالی که مرزهای شغلی امیر، در مقایسه، در حال کوچک شدن است. این یک داستان خیالی نیست؛ این الگویی است که در صدها هزار شرکت در حال رخ دادن است.

اقتصاد زیرزمینی موفق هوش مصنوعی

یکی از جالب‌ترین یافته‌های مطالعه MIT این است: در حالی که تنها ۴۰٪ از شرکت‌ها اشتراک رسمی ابزارهای هوش مصنوعی خریده‌اند، کارمندان در بیش از ۹۰٪ شرکت‌ها به طور منظم از ابزارهای شخصی هوش مصنوعی برای کار استفاده می‌کنند! این «هوش مصنوعی سایه» اغلب بازدهی بهتری نسبت به ابتکارات رسمی شرکت دارد. چرا؟ چون این ابزارهای شخصی، انعطاف‌پذیر و پاسخگو هستند. کارمندی که ابتکار عمل به خرج می‌دهد، با حساب شخصی خودش آزمایش می‌کند، و یاد می‌گیرد چگونه هوش مصنوعی را در جریان کار خود ادغام کند، بدون آنکه منتظر تأیید بخش فناوری اطلاعات بماند، از همکاران محتاط خود پیشی می‌گیرد. اینجا است که شکاف واقعاً عمیق می‌شود: پیشگامان، راه‌حل‌های خودشان را می‌سازند، در حالی که دیگران منتظر دستورالعمل رسمی‌ای هستند که ممکن است هرگز نیاید.

بزرگترین شکاف در جایی است که فکرش را نمی‌کنید

شاید فکر کنید بیشترین اختلاف در کارهای ساده است. اما داده‌ها خلاف این را نشان می‌دهند. بزرگترین شکاف نسبی بین کاربران پیشرو و متوسط، در کدنویسی، نوشتن و تحلیل تخصصی دیده می‌شود. کاربران مرزی ۱۷ برابر بیشتر پیام‌های مرتبط با کدنویسی می‌فرستند. این یعنی چه؟ یعنی یک کارشناس بازاریابی یا منابع انسانی که یاد می‌گیرد اسکریپت بنویسد و گردش کارها را خودکار کند، به یک کارمند اساساً متفاوت تبدیل می‌شود. او حالا می‌تواند کارهایی را انجام دهد که قبلاً فقط متخصصان فنی از عهده آن برمی‌آمدند. این یک صرفه‌جویی در زمان نیست؛ این یک ارتقاء مهارتی انفجاری است. جالب اینجاست که در بین کاربران غیرمهندس ChatGPT، پیام‌های مرتبط با کدنویسی در شش ماه گذشته ۳۶٪ رشد کرده است. آنها در حال تغییر تعریف شغل خود هستند.

چگونه در سمت درست این شکاف قرار بگیریم؟

خبر خوب این است که این بازی بر اساس شانس یا استعداد ذاتی نیست، بلکه بر اساس رفتار است. و رفتار را می‌توان تغییر داد. در اینجا چند قدم عملی و مشخص وجود دارد:

۱. **عادت روزانه بسازید، نه استفاده اتفاقی:** هدف خود را بر روی «استفاده روزانه» بگذارید، حتی اگر فقط پنج دقیقه باشد. یک سوال کاری کوچک را هر روز از هوش مصنوعی بپرسید. این عادت، موتور اصلی پیشرفت است.

۲. **هفت نوع کار مختلف را امتحان کنید:** گزارش OpenAI نشان می‌دهد کاربرانی که در حدود هفت نوع کار مختلف (تحلیل داده، کدنویسی، تولید تصویر، ترجمه، نوشتن و…) از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند، پنج برابر بیشتر از کسانی که فقط در چهار حوزه استفاده می‌کنند، زمان ذخیره می‌کنند. خود را به یک حوزه محدود نکنید.

۳. **مشکل واقعی امروزتان را حل کنید:** همین حالا فکر کنید چه کاری در شغل شما وقت‌گیر، تکراری یا خسته‌کننده است. از نوشتن یک ایمیل دشوار گرفته تا تحلیل یک مجموعه داده یا خودکارسازی یک گزارش. امروز آن را به هوش مصنوعی بسپارید.

۴. **از اقتصاد سایه یاد بگیرید:** اگر ابزار شرکت شما محدود یا کند است، با یک حساب رایگان شخصی (با رعایت سیاست‌های امنیتی شرکت) شروع به آزمایش کنید. گاهی ابزارهای عمومی انعطاف بیشتری برای یادگیری دارند.

مشکل دیگر فناوری نیست، ما هستیم

OpenAI تقریباً هر سه روز یک قابلیت جدید منتشر می‌کند. مدل‌ها سریع‌تر از آنچه که سازمان‌ها بتوانند جذب کنند، در حال پیشرفت هستند. بنابراین، گلوگاه از «آنچه هوش مصنوعی می‌تواند انجام دهد» به «سازمان‌هایی که برای استفاده از آن ساخته شده‌اند» تغییر کرده است. شرکت‌های پیشرو، فرهنگ اشتراک‌گذاری ابزارهای سفارشی هوش مصنوعی بین تیم‌ها را ایجاد می‌کنند. آنها مدیریت تغییر هدفمند دارند. بقیه، امیدوارند که کارمندان به تنهایی ابزارها را کشف کنند. شکاف شش برابری ثابت می‌کند که این رویکرد جواب نمی‌دهد.

پنجره بسته می‌شود

گزارش MIT هشدار می‌دهد که این «شکاف هوش مصنوعی» برای همیشه باقی نخواهد ماند. با قفل شدن قراردادهای سازمانی در ۱۸ ماه آینده، فرصت برای جبران این فاصله در حال کاهش است. کسانی که زودتر راه عبور از آن را بیابند، دوران بعدی کسب‌وکار را تعریف خواهند کرد. هوش مصنوعی در نهایت فراگیر خواهد شد، درست مانند صفحه‌گسترده و ایمیل. اما سوال این است: این شکاف فعلی چقدر طول خواهد کشید و چه کسانی در طول این گذار سود خواهند برد؟

پاسخ در رفتار شماست. ۹۰٪ کاربران هنوز برای «کارهای حیاتی» انسان را ترجیح می‌دهند. اما هوش مصنوعی «جنگ برای کارهای ساده» را برده است. کسانی که دارند پیشی می‌گیرند، نه به این دلیل است که دسترسی بهتری دارند، بلکه به این دلیل است که تصمیم گرفتند از آنچه همه دارند، استفاده کنند—و آنقدر استفاده کردند تا فهمیدند واقعاً چه کاری می‌تواند انجام دهد. این داستان، داستان فناوری نیست. داستان انتخاب‌های روزمره ماست. و رفتار، برخلاف نرم‌افزار، با یک راه‌اندازی در سطح شرکت قابل انتشار نیست. این تغییر از شما شروع می‌شود. امروز اولین سوال خود را بپرسید.

منبع:

https://venturebeat.com/ai/openai-report-reveals-a-6x-productivity-gap-between-ai-power-users-and

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *